سر به کوی تو شده مفلس خامی یا رب
تا بگیرد ز غنای تو قوامی یا رب
بی خبر از همه دنیا و به ذکرت شده مست
بده این حالت خوش را تو دوامی یا رب
در بیابان طلب ، تشنه لب و صبر سوار
تا بگیرد ز بلایت ، دو سه جامی یا رب
آرزو کرده که در راه غمت ، خنجر عشق
هم نجوید به جز این سینه " نیامی " یا رب
از تهیدستی بیاورده تورا ، بندهُ زار
جز دعای سحری ، هق هقِ شامی یا رب
دیر بازیست که بر بسته ز دل چشم نیاز
چون ندیدست از این غائله کامی یا رب
نزد آن بحرِ کرم ، این طمعی نیست زیاد
که نصیبش بکنی " حسن ختامی " یا رب
|