شناسنامه shenasname.com
|
شناسنامه shenasname.com
اشعار
3985
|
صبح امروز یادت اقتادم
گریه اسباب بیقراری شد
تا نشستم دو بیت بنویسم
باز آسمان بهاری شد
باز گفتم کنارمی و غزل
باعث حسن همجواری شد
دست بردم به حلقه مویت
رنگ و رویت کمی اناری شد
تا زدی خنده اشک بند آمد
غصه از شعر من فراری شد
ناگهان پر کشیدی از فکرم
دشت ابیات من غباری شد
رفتنت بر دلم خراشی بود
کم کم ای وای ...زخم کاری شد
نور شبهای تار من بودی
یاد تو برق اضطراری شد
بس که در عشق بمب احساسی
شکل رفتارت انتحاری شد
دیگر افتادم از غزل گفتن
هق هق دل به واژه جاری شد
چه بگویم که باز برگردی
و نگویی که پاچه خواری شد
چون کشش داشتی به لفظ قلم لحن اشعار من اداری شد
روز جمعست یادتان باشد
روز تعطیل اضافه کاری شد
|
آرمان ایزدی
|
|
|
|
شناسنامه shenasname.com
|